زندگی متعادل
آقایون این سخن رو از متوماس مرتون همیشه در ذهن داشته باشید: "هیچ وابستگی بین شاد بودن و سختیهای زندگی وجود ندارد، بلکه شادی با تعادل در خواسته ها و آهنگ و توازن زندگی حاصل میشود." شادی تنهادر تعادل بین حالات فیزیکی ، روانی ، روحی ، احساسات اجتماعی حاصل میشود. اما البته سختی کشیدن لازمه ی شکستن امواج خورشان است. پس اگر آماده به تعدل برگشتن هستید ادامه ی مطلب را مطالعه کنید.
راه کارها
فیزیکی
1. به اندازه ی کافی ورزش داشته باشید، بالا و پایین پریدن و چرخیدن اعضای جدایی ناپذیر یک برنامه ی ورزشی مناسب هستند ( که البته متاسفانه در باشگاه های بدن سازی به این مورد توجه نمیشود، خدا رو صد هزار مرتبه شکر که من ورزش مورد علاقه ی خودم رو خیلی سال است که پیدا کرده ام و از سر زور و فشار به باشگاه رفتن نیفتاده ام ).
2. به انداره ی کافی استراحت داشته باشید، هشت ساعت در شبانه روز کافی است ( البته این روزها کمتر کسی به به چنین رکوردی میرسد )
3. تغذیه ی سالم داشته باشید، با مطالعه رژیم غدایی خود را بهینه کنید و کمکم میزان کالری که در یک روز کامل با تمرین های ورزشی خود میسوزانید را با این رژیم جبران کنید.
4. زمان هایی را برای آرامش پیدا کردن داشته باشید، آرام دراز بکشید و به موصضوعات خوبی که دیده اید یا انجام داده اید فکر کنید، البته در این حالت نباید بخوابید. بلکه فقط آرامش پیدا کنید.
5. عادتی را برای تفریح کردن داشته باشید.
روانی
1. برای روز خود برنامه زیری کنید و سعی کنید به اهدافتان کامل برسید، اما همیشه در نظر داشته باشید که برنامه ی شما قابل تغییر است و باید از استرس انجام آن دوری کنید.
2. یادداشت کنید اما مسائل مثبت را بنویسید نه افکار منفی خود را روی ورق یا در وبلاگتان بنویسید.
3. کمی جسور باشید و با انجام انواع فعالیت ها یک زمینه ی خاص که در آن استعداد دارید را پیدا کنید و در آن پیشرفت کنید. ( برای جسور بودن پیشنهاد میکنم مطلب احساس آزادی را مطالعه کنید ).
4. از رویدادهای روز خود در دفتری یادداشت بردارید یا به عبارتی همان دفتر خاطرات داشته باشید. این دفتر سن و سال ندارد بلکه شکل و ظاهر و طرز بیان آن با سن تغییر میکند.
5. مجله های روز و هفته را مطالعه کنید، سروش جوان و همشهری و جام جم و مجله ماشین و نو آور و دانشمند و ... را به انتخاب خود مطالعه کنید، اما روی یک دسته ی خاص از مجلات متمرکز نباشید، یک مرد باید تمام بروبچ سینمایی ، هنری ، فنی ، ورزشی ، سیاسی ، فرهنگی ، فضایی ، زمینی ، زیر زمینی و خلاصه همه و همه را باید بشناسد. ( توجه: این از ویژگی های اصلی مرد شدن است )
6. اهدافی که توجیه عقلانی دارند برای زندگی خود داشته باشید.
روحی
1. معتقد باشید ( البته مطلب اعتقاد و عقل را فراموش نکنید ) و با مذاهب و ادیان دیگر دنیا آشنا باشید.
2. با طبیعت دوست باشید، بیرون بروید و از طبیعت لذت ببرید.
3. از هر قوی که هستید درباره ی آن مطالعه ی کافی داشته باشید، اگر فارس هستید تا جایی که در توان دارید گذشته ی قوم های فارسی زبان را مطالعه کنید ، اگر ترک یا ... هستید هم همین طور، قوم خود را کامل بشناسید، نه برای طرف داری از آن بلکه برای دانستند تلاشهایی که برای حفظ قوم شما شده است. ( خود من قوم پارس و وجود انسان و اولین نشانه های حیات او را تا جایی که میشده مطالعه کردم ، البته مدتی است که به بن بستی رسیده ام که دانشمندان برای نظریه ای ندارند ).
احساسات اجتماعی
1. به دیگران محبت کنید.
2. با مردم که آنها را میشناسید همکاری داشته باشید.
3. به مردم گوش کنید ، تفادت زیادی بین فقط شنیدن سخنان دیگران تا گوش دادن و شنونده ی واقعی بودن وجود دارد.
4. روابط خاصی که برای هر دو طرف سود است داشته باشید، برای این کار میتوانید از مطلب پیشنهاد دوستی همین وبلاگ شروع کنید. ( مرد حسابی اگر تو تنها با یک دختر تا حالا حرف نزده باشی چطور ادعا میکنی که پس فردا بهترین شوهر خواهی بود ، وقتی هنوز نمیتوانی درست با دختر ها صحبت کنی چطور ادعا میکنی که تمام حرفهای همسرت را خواهی فهمید ).
چند نکته
• رضایت از زندگی رابطه ی تنگاتنگی با اعتقادات آدمی دارد، پس پیشنهاد میکنم مطلب اعتقاد و عقل را حتما مطالعه کنید تا اول با اعتقادات خود کنار بیایید.
• مثبت فکر کردن به این معنی نیست که از کنار بدی های بی خیال رد شویم، بلکه یعنی به جای استفاده از افعال و صفات منفی از مثبت استفاده کنیم. گاهی برای رسیدن به این حالت باید بخندیم اگر برای شما خنیدن سخت است مطلب خنده به هیچ و پوچ را مطالعه کنید.
• در همین لحظه زندگی کنید، از گذشته و آینده کنده شوید و همین لحظه را بسازید.
• به کار خودتان کار داشته باشید و دست از سر تحلیل کارها و رفتار دیگران بردارید ( به نظر من این کار همان ورژن دوم فضولی در زندگی دیگران است، هیچ کس از مرد فضول خشش نمی آید، حالا هر ورژنی که میخواهد باشد ).
حدود یکی دو سال است که کمکم با مطالعه و کمک افراد موفق به چنین تعادلی رسیده ام، یکی از نشانه های بسیار جالب رسیدن به تعادل که خود من بارها و بارها آنرا حس کرده ام، شناخت کامل داشتن از حالات فیزیکی ، روانی ، روحی ، احساسات اجتماعی است به طوری که هر لحظه که حس کنم یکی از آنها دچار مشکل شده است راه حل رفع آنرا میدانم و این تنها به دلیل آشنایی کامل و رو راست بودن با خودم است. امیدوار هستم همه ی شما بدون مشکل و سختی به شناحت کامل از خود برسید و هر روز زندگی متعادلتری را داشته باشید.
راه کارها
فیزیکی
1. به اندازه ی کافی ورزش داشته باشید، بالا و پایین پریدن و چرخیدن اعضای جدایی ناپذیر یک برنامه ی ورزشی مناسب هستند ( که البته متاسفانه در باشگاه های بدن سازی به این مورد توجه نمیشود، خدا رو صد هزار مرتبه شکر که من ورزش مورد علاقه ی خودم رو خیلی سال است که پیدا کرده ام و از سر زور و فشار به باشگاه رفتن نیفتاده ام ).
2. به انداره ی کافی استراحت داشته باشید، هشت ساعت در شبانه روز کافی است ( البته این روزها کمتر کسی به به چنین رکوردی میرسد )
3. تغذیه ی سالم داشته باشید، با مطالعه رژیم غدایی خود را بهینه کنید و کمکم میزان کالری که در یک روز کامل با تمرین های ورزشی خود میسوزانید را با این رژیم جبران کنید.
4. زمان هایی را برای آرامش پیدا کردن داشته باشید، آرام دراز بکشید و به موصضوعات خوبی که دیده اید یا انجام داده اید فکر کنید، البته در این حالت نباید بخوابید. بلکه فقط آرامش پیدا کنید.
5. عادتی را برای تفریح کردن داشته باشید.
روانی
1. برای روز خود برنامه زیری کنید و سعی کنید به اهدافتان کامل برسید، اما همیشه در نظر داشته باشید که برنامه ی شما قابل تغییر است و باید از استرس انجام آن دوری کنید.
2. یادداشت کنید اما مسائل مثبت را بنویسید نه افکار منفی خود را روی ورق یا در وبلاگتان بنویسید.
3. کمی جسور باشید و با انجام انواع فعالیت ها یک زمینه ی خاص که در آن استعداد دارید را پیدا کنید و در آن پیشرفت کنید. ( برای جسور بودن پیشنهاد میکنم مطلب احساس آزادی را مطالعه کنید ).
4. از رویدادهای روز خود در دفتری یادداشت بردارید یا به عبارتی همان دفتر خاطرات داشته باشید. این دفتر سن و سال ندارد بلکه شکل و ظاهر و طرز بیان آن با سن تغییر میکند.
5. مجله های روز و هفته را مطالعه کنید، سروش جوان و همشهری و جام جم و مجله ماشین و نو آور و دانشمند و ... را به انتخاب خود مطالعه کنید، اما روی یک دسته ی خاص از مجلات متمرکز نباشید، یک مرد باید تمام بروبچ سینمایی ، هنری ، فنی ، ورزشی ، سیاسی ، فرهنگی ، فضایی ، زمینی ، زیر زمینی و خلاصه همه و همه را باید بشناسد. ( توجه: این از ویژگی های اصلی مرد شدن است )
6. اهدافی که توجیه عقلانی دارند برای زندگی خود داشته باشید.
روحی
1. معتقد باشید ( البته مطلب اعتقاد و عقل را فراموش نکنید ) و با مذاهب و ادیان دیگر دنیا آشنا باشید.
2. با طبیعت دوست باشید، بیرون بروید و از طبیعت لذت ببرید.
3. از هر قوی که هستید درباره ی آن مطالعه ی کافی داشته باشید، اگر فارس هستید تا جایی که در توان دارید گذشته ی قوم های فارسی زبان را مطالعه کنید ، اگر ترک یا ... هستید هم همین طور، قوم خود را کامل بشناسید، نه برای طرف داری از آن بلکه برای دانستند تلاشهایی که برای حفظ قوم شما شده است. ( خود من قوم پارس و وجود انسان و اولین نشانه های حیات او را تا جایی که میشده مطالعه کردم ، البته مدتی است که به بن بستی رسیده ام که دانشمندان برای نظریه ای ندارند ).
احساسات اجتماعی
1. به دیگران محبت کنید.
2. با مردم که آنها را میشناسید همکاری داشته باشید.
3. به مردم گوش کنید ، تفادت زیادی بین فقط شنیدن سخنان دیگران تا گوش دادن و شنونده ی واقعی بودن وجود دارد.
4. روابط خاصی که برای هر دو طرف سود است داشته باشید، برای این کار میتوانید از مطلب پیشنهاد دوستی همین وبلاگ شروع کنید. ( مرد حسابی اگر تو تنها با یک دختر تا حالا حرف نزده باشی چطور ادعا میکنی که پس فردا بهترین شوهر خواهی بود ، وقتی هنوز نمیتوانی درست با دختر ها صحبت کنی چطور ادعا میکنی که تمام حرفهای همسرت را خواهی فهمید ).
چند نکته
• رضایت از زندگی رابطه ی تنگاتنگی با اعتقادات آدمی دارد، پس پیشنهاد میکنم مطلب اعتقاد و عقل را حتما مطالعه کنید تا اول با اعتقادات خود کنار بیایید.
• مثبت فکر کردن به این معنی نیست که از کنار بدی های بی خیال رد شویم، بلکه یعنی به جای استفاده از افعال و صفات منفی از مثبت استفاده کنیم. گاهی برای رسیدن به این حالت باید بخندیم اگر برای شما خنیدن سخت است مطلب خنده به هیچ و پوچ را مطالعه کنید.
• در همین لحظه زندگی کنید، از گذشته و آینده کنده شوید و همین لحظه را بسازید.
• به کار خودتان کار داشته باشید و دست از سر تحلیل کارها و رفتار دیگران بردارید ( به نظر من این کار همان ورژن دوم فضولی در زندگی دیگران است، هیچ کس از مرد فضول خشش نمی آید، حالا هر ورژنی که میخواهد باشد ).
حدود یکی دو سال است که کمکم با مطالعه و کمک افراد موفق به چنین تعادلی رسیده ام، یکی از نشانه های بسیار جالب رسیدن به تعادل که خود من بارها و بارها آنرا حس کرده ام، شناخت کامل داشتن از حالات فیزیکی ، روانی ، روحی ، احساسات اجتماعی است به طوری که هر لحظه که حس کنم یکی از آنها دچار مشکل شده است راه حل رفع آنرا میدانم و این تنها به دلیل آشنایی کامل و رو راست بودن با خودم است. امیدوار هستم همه ی شما بدون مشکل و سختی به شناحت کامل از خود برسید و هر روز زندگی متعادلتری را داشته باشید.
نظرات
ارسال یک نظر