بخش اول : آمیزش اجتماعی - بازیهای اجتماعی

از سری مجموعه مطالب بازیهای اجتماعی

در این سری از مطالب به بررسی انواع طرق بازیهای اجتماعی مانند روشهای یک بازی شطرنج و روبه رو شدن با چالش های اجتماعی میپردازیم.

طی تحقیقات انجام شده آشکار شده است که نوزادانیکه برای مدت طولانی از آغوش محروم بوده اند، رفته‌رفته با افت روحی غیر قابل جبرانی رو به رو شده و گاهی هم با ناراحتی‌های روانی ناشی از آن از پای در می آیند. این موضوع با نام علمی (( محرومیت عاطفی )) شناخته می‌شود و رابطه ی نزدیکی با فرضیه ی (( گرسنگی محرک )) در نوزادان دارد. طبق این فرضیه تأثیر گذار ترین محرک نوع فیزیکی یا همان صمیمیت جسمانی میباشد.


مشابه همین فرضیه در مورد بزرگسالان نیز وجود دارد. در سنین بالاترگاهی این مشکلات به اختلالات روانی و حتی روان پریشی موقت منجرء میشود. برای مثال حبس های طولانی که یکی از وحشتناک ترین شکنجه ها هستند بر اساس همین فرضیه بنا شده اند.
مطالعات انجام گرفته در مورد رابطه ی گرسنگی محرک و علت مرگ نوزادان حاکی از آن است که این نوع گرسنگی منجر به از بین رفتن سلول‌های عصبی و در نتیجه مرگ نوزاد میگردد و حتی میتوان آنرا از عوارض سوء تغذیه دانست که در نتیجه ی آن کودک به ضعف روز افزون روانی یا همان دق دچار میشود. پس گرسنگی محرک مانند گرسنگی از کمبود غذا نقشی حیاتی در زندگی دارد.
علاوه بر این گرسنگی محرک نه تنها از لحاظ زیست بلکه از نظر روانشناختی و اجتماعی هم با گرسنگی غذایی ارتباط تنگاتنگ دارد. برای مثال واژه‌هایی مانند سوء تغزیه، سیری، خوش خوراکی، شکم پرستی، کو غذایی، ریاضت کشی و حتی هنر آشپزی همانند هایی در رشته ی احساسات دارند. مثلاً در مورد افراط در غذا که به معنای فراوان بودن غذا است انتخاب ها به شدت تحت تأثیر مزاج و احوال قرار میگیرد و مشابه آن در رشته ی احساسات هم به همین معنا میباشد.

حالا سؤال اساسی در این مورد است که اگر فرد در جریان طبیعی زندگی با افزایش سن و ورود به جامعه مَحبت مادری خود را از دست بدهد، چه اتفاقی برای او خواهد افتاد. در این مورد دو نوع عامل در زندگی فرد همواره وجود خواهند داشت، دسته ی اول نیرو های اجتماعی و روانشناختی و زیستی هستند که به صورت موانعی سد راه ادامه یافتن مصمیت جسمانی به سبک دوران نوزادی میشوند، دسته ی دوم تلاش مداوم فرد برای کسب مجدد آن صمیمت است. در بیشتر موارد فرد با جامعه مطابق شده و حتی با یک سر تکان دارد به نشانه ی تأیید راضی و خوشنود می‌شود البته آرزوی اصلی او همان مَحبت جسمانی به میزان اولیه باقی خواهد ماند.
این روند تطابق را با نام های متفاوت از جمله (( والاگرایی )) نام گذاری میکنند و نتیجه ی آن تبدیل گرسنگی محرک به گرسنگی به رسمیت شناخته شدن میباشد. در این جریان آمیزش های اجتماعای هم متنوع تر می‌شوند و سر نوشت فرد در ارتباط مستقیم با رفع همین گرسنگی خواهد بود. برای مثلاً یک هنرپیشه ی سینِما نیاز به تشویق های صدها دوستدار ناشناس داشته باشد در حالی که یک دانشجو فقط نیاز به سر تکان دادن استادی به معنای رضایت از کار او دارد.

هر نوع حرکتی که با به رسمیت شناخته شدن فرد دیگر همراه است را (( نوازش ))‌ مینامند و در مورد نوزاد شاید به صورت نوازش فیزیکی و در مورد بزرگسالان در ارتباطات اجتماعی ظاهر شود.

تحقیقات جدید نشان داده‌اند که نه تنها رشد فکری و جسمی و عاطفی مرد بلکه رشد بیوشیمایی مغز و حتی مقاومت در مقابل سرطان ها به نحو موثری تحت تأثیر نوازش است. اما از آن مهمتر نتایج این تحقیقات میتوان به این نکته اشاره کرد که نوازش های ملایم و شک‌های الکتریکی دردناک در سلامتی فرد تأثیر مساوی دارند.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

چطور باانگیزه باشیم

چطور نمره تافل بهتری بگیریم؟