غلبه بر احساس گناه پس از ترک عشق

همیشه پس از یک دعوای اساسی که تمام دوستی و عشق شما را نبود کرده است ، حتما به حرف های زده شده فکر می کنید . چرا این حرف را زدم ؟ ای کاش روش دیگری برای گفتن حرفم انتخاب می کردم و خیلی سوالات و مسائل دیگر در ذهن شما دور میزند . گاهی ماجرا را برای دوستان و آشناهای خود تعریف می کنید و در همین هین به اشتباهی که در صحبت های خود داشتید پی میبرید . اما دیگر دیر شده است و او رفته . گاهی هم از رفتن او خوشحال هستید اما احساس گناه می کنید که ای کاش طور دیگری تمام میشد . این حس گناه گاهی برای مدت بسیار طولانی ، حتی پس از چند دوره دوستی و رفت آمد با افراد دیگر گریبان گیر انسان می شود و یادآوری دوران گذشته موجب رنجش شما می شود . چیزی که تمام شده یعنی تمام شده و دیگر برای آن کاری نمی توان کرد ! در این مطلب روش های غلبه بر این احساس گناه و شکست ناراحت کننده ی یک رابطه ی احساسی را بررسی می کنیم .

گام ها

۱. اولین مطلب دوری از غیبت است . چرا پیش دوستان و آشناهای خود در مورد او غیبت می کنید ؟ با غیبت در مورد او و گفتن رازهای زندگی او چه چیزی عاید شما یا او می شود ؟ گاهی دیگران در مورد اینکه چطور هستید و چه خبری از او دارید سوال می پرسند ، سعی کنید به جای جواب دادن به این سوالات و گش دادن سوال و جواب ها ، موضوع را عوض کنید و اگر باز هم به اسرار دوست شما قصد دارد در این مورد صحبت کند ، به او بگویید که این موضوع را دوست ندارید و اگر باز هم ادامه داد ، محیط را ترک کنید . در چنین شرایطی کم کم محیط اطراف شما از صحبت ها و مسائل مربوط به او پاک می شود و دیگر رازی فاش نخواهد شد .

۲. دو رویی را کنار گذاشته و قبول کنید که وقتی با او بودید در مورد همیشه با هم بودن از این نوع حرف‌ها زده اید. قبول اما الان دیگر تمام شده، دیگر با هم بدون و پشتیبانی را کنار گذاشته به زندگی خود بیش از هر چیزی و هر کسی اهمیت دهید.
قبول کنید که اعتماد بین شما از دست رفته و دلیل این قضیه فقط شما نبودید بلکه این یک رابطه بوده و رابطه یعنی دو طرف پس اگر امروز این رابطه از دست رفته یعنی دو طرف آن آنرا رها کرده اند. پس فکر برگشتن آنرا از سر خود بیرون کنید چون یک رابطه یک‌طرفه اصلاً رابطه نیست. پس به جای تلاش یک‌جانبه برای حفظ آن از قضیه درس بگیرید.
پشت سر کسی حرف زدن و سخن پراکنی اصلاً حرکت صحیحی نیست و سر انجام حرف‌های شما به او خواهد رسید. وقتی یک حرف اشتباه بین دوست های شما پخش شود قطعاً دیگر این موضوع، موضوع شما نیست و دیگران در مورد آن قضاوت خواهند کرد و همان‌طور که حتماً تجربه کرده‌اید، همین دیگران هستند که با قضاوت‌ها و نگاه‌های خود قضیه را کش میدهند.

۳. در مورد رفتار های خود فکر کنید. برای اینکه چنین اتفاق هایی در آینده تکرار نشوند، لازم است نقطه شروع مشکلات و مسائل را پیدا کنید، شاید کمی سخت باشد اما واقعاً لازم است. با این کار در روابط بعدی دقت خواهید کرد و اعتماد شما از دست نخواهد رفت.
سعی کنید از فیلتر مغزی خود استفاده کنید. وقتی با دوستان خود صحبت می کنید، و آن‌ها در مورد اتفاقی که برای شما افتاده صحبت میکنند یعنی منتظر یک برخورد احساس و حداقل یک جمله احساسی از شما هستند. با فیلتر کردن قضیه صحبتی در مورد آن نکنید و از کنار آن رد شوید (انگار نه انگار که صحبتی در مورد شما شده است). اصلاً لازم نیست در مورد این جملات صحبت کنید و موضوع خاصی را برای دیگران روشن کنید.
بیش از حد در مورد این موضوع صحبت کنید. با هر بار تکرار یک موضوع پس از مدتی مغز تخیلات خود را به آن اضافه می‌کند و پس از مدتی چیزی که واقعاً اتفاق افتاده است با چیزی که بیان می‌کنید فرق خواهد داشت. در این روند معمولاً ماجرا احساسی تر و پیچیده‌تر می شود. پس سعی کنید قضیه را تمام کنید و در مورد آن کمتر صحبت کنید. اگر لازم است روی یک ورق یا یک وبلاگ همان اول کار در مورد آن مفصل بنویسید، تمام دیگر بیشتر از این موضوع را برای دیگران تعریف نکنید.
اگر در مورد یک رابطه قدیمی از دست رفته هنوز سوء برداشت‌هایی دارید و با یادآوری آن عصبانی یا ناراحت می‌شوید، با صحبت کردن با دوستان و تلاش برای درک بهتر موضوعی که پیش آمده آنرا برای همیشه در ذهن و قلب خود حل کنید. یک رابطه از دست رفته قرار نیست آسیب به شما بزند. حرف زدن با دوستان در چنین شرایطی معمولاً کمک خوبی است.

۴. مسئولیت پذیر باشد، قرار نیست تمام کارهای اشتباه از او باشد و شما قربانی از رابطه. سعی کنید به بد و خوب اتفاقات فکر کنید و رفتارهای اشتباه و صحیح خود را تفکیک کنید. قطعاً شما همیشه خوبه و او بد نیست. در مورد رفتار های اشتباه خود نیز مسئولیت پذیر باشید و در مورد آن‌ها فکر کنید و اگر ریشه در اخلاق شما دارند خود را اصلاح کنید.
در مورد درسی که از این اتفاق گرفته‌اید به دوستان خود بگویید. با این کار خود شما به یک جمع‌بندی میرسید، از طرفی دوستان شما هم شما را بهتر خواهند شناخت و دیگر در مورد این موضوع کمتر صحبت میکنند (چون با این کار نشان دهید که قضیه برای شما تمام شده است).
در مورد تغییراتی که پس از این رابطه کرده‌اید با دوستان خود صحبت کنید. با دوستان شما هم بهتر شما را خواهند شناخت و مطمئناً با بیان آن‌ها شناخت بهتری از خود پیدا میکنید و این دقیقاً نکته مثبت بعد از هر شکستی است.

۵. به دوستان خود اجازه پاسخ دادن دهید. همیشه قرار نیست دیگران گوش و موضع شما را تایید کنند. اگر دوست شما نظری داد به آن گوش و سعی کنید آنرا توجیه یا تکذیب کنید. قرار هم نیست دعوا کنید. مثلاً دو آدم بزرگ صحبت می‌کنید و گاهی هم نظر های مخالف خواهید داشت. به هم گوش کنید و سعی کنید هم فکری داشته باشید.

۶. از پشت سر حرف زدن و گفتن حرف‌ها دست بردارید و همه چیز را برای خودتان نگهدارید. قضیه تمام شده است. دیگر صحبت در مورد آن فرد نه سودی دارد نه دردی را دوا می کند. پس جلوی خود را بگیرید و این عادت را ترک کنید.
مردم، حتی دوستان، دوست دارند که در مورد دیگران صحبت کنند. اگر در جمعی قرار دارید که در مورد فردی صحبت میکنند که موجب آزاد شما می‌شود و حتی به موضوع شما اشاره میکنند، راحت از آن‌ها بخواهید که موضوع بحث را عوض کنند چون صحبت در مورد این فرد خواص را دوست ندارید.   

نکات

فرض کنید شما درست می گویید و اشتباه از شما بوده است و خود شما با دستان خود رابطه ی به این خوبی را خراب کرده اید . خب برای این ادعا دلایل کافی بیاورید و دلایل محکمی هم بیاورید که برای حفظ این رابطه او هم تمام تلاش خود را کرده است . دقت کنید بچه بازی نیست ! قرار است منطقی و درست فکر کنید ! آیا واقعا لیست کاملی در دلایل وجود دارد که فقط شما اشتباه کرده اید و او همیشه کار درست را انجام داده است ؟ قطعا او هم مشکلاتی داشته است و مثل شما اشتباه کرده !
تذکر

یک حرف اشتباه و یا فاش کردن یک راز کوچک ممکن است کل رابطه ی شما را نابود کنند و یک ناراحتی عمیق و بزرگ بین شما و او ایجاد شود . پس به جای حرف زدن و گفتگو در مورد این موضوع ، به موضوع دیگر و برنامه های خود برای آینده فکر کنید تا مشکلی اجاد نشود ، شاید باز در آینده رابطه ی شما خوب شد و حتی به عنوان همکار یا دوست معمولی با هم رفت و آمد داشتید . پس با سکوت و حفظ آرامش امکان بازگشت و ایجاد آینده ی خوب را گارانتی کنید . 

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

چطور باانگیزه باشیم

چطور نمره تافل بهتری بگیریم؟