چطور مهم ترین تصمیمات خود را علمی کنیم؟ (رسیدن به هدف)

آرزو داشتن سن و سال ندارد. بقای بشر در تلاش برای رسیدن به اهداف زندگی است. گاهی به دلایل محیطی و جبر زندگی رفته رفته از آرزو های خود فاصله میگیریم. در چنین شرایطی انرژی و خنده جای خود را به افسردگی و خشم می دهد.

زندگی پر از آرزوهای بزرگ و کوچک است. گاهی یکی از این آرزو ها خیلی مهم می شود. اما عادت به تعویق انداختن کار را خراب می کند. کلید برداشتن هر مانعی تنها در یک جمله خلاصه می شود « می دانم که می توانم ». با اعتقاد به این جمله و کمی برنامه ریزی به راحتی می توان هر هدفی رسید.

راهکار ها:

پیش از شروع به کار:

1. از همین امروز برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید. اولین این سوال را از خود بپرسید: «امروز برای اینکه یک گام به هدفم نزدیک شوم باید چکار کنم؟ حتی برای یک قدم کوچک چه کار کنم؟» پس تکلیف برنامه امروز شما معلوم شد. برای انجام این قدم کوچک در جهت هدف خود واقعا تلاش کنید. قطعا انجام این کار نشدنی و دور از ذهن نیست.

2. هدفی واقع گرایانه اما چالش برانگیز و سر شار از امید داشته باشید. بزرگترین آرزو خود را متصور شوید مثلا «می خواهم معروف باشم» و آنرا به گام های کوچک تقسیم کنید. گام هایی که بتوان برای آن برنامه ریزی کلی داشت مثلا «1. می خواهم بازگیر یک فیلم علمی تخیلی باشم»، «2. می خواهم هر هفته در سه آزمایش هنرپیشگی شرکت کنم»، «3. می خوام به شهر بزرگ دیگری برم» و «4. برای رفتن به شهر بزرگ مورد نظر پنج میلیون تومان پول لازم دارم». هر بخش خود یک هدف چالش برانگیز است و موفقیت در هر یک امیدی قوی برای رسیدن به هدف اصلی. دقت کنید هدف هر بخش آنقدر بزرگ نیست که از اول کار همه چیز دور از عقل به نظر برسد.

3. هدف خود تعیین کنید و در مورد آن کامل توضیح دهید. بهترین راه نوشتن در مورد این هدف است. دلایل خود برای رسیدن به این هدف را یادداشت کنید. یادداشت کنید که پس از رسیدن به آن چه حسی خواهید داشت و نموداری از بخش های ریز شده رسیدن به آن تهیه کنید که هر بخش چقدر مهم است و چقدر انرژی و زمان لازم دارد. در مورد زمان بندی واقعیتگرا باشید و دور از عقل براورد زمانی نکنید. خیلی از برای رسیدن به هدف خود عجله می کنند و در زمان کوتاه درست آورد بزرگ انتظار دارند. دقیقا همین اشتباه دلیل شکست و دست کشیدن آن ها از تلاش است.

4. لیستی از توانایی های خود که برای رسیدن به هدف به درد می خورند تهیه کنید. برای مثال، اگر هدف شما سلامت غذا خوردن است توانایی هایی چون اراده قوی یا لذت از آشپزی غذاهای جدید و حتی خرید مواد غذایی جدید همگی امتیاز هستند. برای رسیدن به هدف خود به این توانایی های شخصی بسیار نیاز خواهید داشت. پس از همین اول لیستی از آنها تهیه کنید که فراموش نشوند.

5. جدول زمان بندی گام های رسیدن به هدف: روی یک ورق یک خط افقی بکشید. ابتدا و انتها خط دو نقطه پر رنگ بکشید. بالای نقطه سمت راست بنویسید «الان» و بالای نقطه سمت چپ بنویسید «آینده». حالا بدون در نظر گرفتن زمان دقیق و فقط به منظور برنامه ریزی گام های رسیدن به هدف روی خط نقاطی قرار دهید و بالای آنها توضیح دهید که در این مقطع زمان خاص باید چه کاری انجام دهید.

6. از پیش برنامه ریزی داشته باشید. حالا که راه رسیدن به هدف شما به گام های کوچک ساده تر خرد شده به راحتی می توانید برای هر گام برنامه ریزی داشت. همیشه کار بعدی که باید انجام دهید را برنامه ریزی کرده باشید. اگر از پیش برای گام های خود برنامه نداشته باشید به دلیل سردرگمی از هدف اصلی خود دور خواهید شد.

برای شروع کردن:

1. تجسم سازی: با چشمان بسته و خود را در حالتی که به هدف رسیده اید تصور کنید. کجا هستی؟ چطور به این محل رسیده ای؟ چه احساسی داری؟ این تجسم سازی را هر روز انجام دهید. در محیط های شلوغ و پر سر و صدا تجسم سازی دشوار خواهد بود. روی هدف خود تمرکز کنید و محیط اطراف خود را فراموش کنید. یکی از روش های موثر تجسم سازی خود هیپنویستمی است.

2. ایده های ناگهانی: راه های متفاوتی برای رسیدن به هدف وجود دارد؟ هر راهی که به نظرتان میرسد را در سه دقیقه یادداشت کنید. اصلا مهم نیست که این روش غیر ممکن و یا دور از عقل باشد. مثلا «معروف شدن»؛ شاید یکی از گام ها «شرکت در کلاس تئاتر» است!

3. راهنمایی گرفتن: هیچکس نمی تواند دقیقا بگوید که چه کار کنید تا به هدف خود برسید. اما قادر به راهنمایی کردن هستند. راهنمایی یعنی پیشنهاد های منطقی و تست شده که به شناسایی روش ها و راه ها کمک می کند. از کتاب های آموزشی و مطالب تا افراد متخصص راهنمایی بگیرید.

4. به دنبال کمک بگردید: کسب اطلاعات، توانایی ها و دانشی که برای رسیدن به هدف لازم دارید فقط از طریق ارتباط با جامعه و سایر مردم ممکن می شود. آشنایی با افرادی که در موضع هدف شما هستند یکی از موثر ترین راه های یادگیری روشهای رسیدن به آن است. قطعا این افراد به شما کمک می کنند و برای حل بسیاری از مشکلات راه حل دارند. اگر به این افراد دسترسی ندارید در تاریخ به دنبال افرادی بگردید که به هدف شما رسیده اند. این فرد را الگوی خود قرار دهید و با تمرکز روی زندگی برای رسیدن به هدف خود الهام بگیرید.

5. فکر مثبت: همیشه به موفقیت اعتقاد داشته باشید. مطمئن باشید اگر به کاری که می کنید اعتقاد نداشته باشید هرگز در آن موفق نخواهید شد و شکست در انتظار شما خواهد بود. به هدف و کاری که برای رسیدن به ان می کنید اعتقاد قوی داشته باشید. قوی تر از هر باوری که دارید!

شروع کردن!

1. تمام موفقیت های قبلی خود که در جهت هدف شما بوده اند را یادداشت کنید. اصلا مهم نیست که چقدر کوچک بوده اند در هر صورت کوچکترین آنها را نیز به لیست خود اضافه کنید. برای مثال در مورد «غذای سالم خوردن» حتی «عضویت در مجله غذای سالم» یک حرکت مثبت است. یا حتی «روزهایی که دیر به خانه رسیدم یک غذای سالم با سبزیجات آب پز در 30 دقیقه درست کنم». همه این کارها هر چند کوچک در جهت هدف شما هستند. قطعا وقتی لیست کاملی از کارهایی که تا حالا انجام داده اید بنویسید از تعداد و تاثیر گذاری آنها تعجب خواهید کرد.

2. حتی از کوچکترین کارهای مثبت در جهت یک حرکت بزرگ استفاده کنید. گاهی موفقیت در یک کار کوچک در راستای هدف انگیزه ای بزرگ برای تلاش و ادامه داده مسیر است. انگیزه ها دو دسته هستند انگیزه های درونی و بیرونی. گاهی فقط انگیزه های درونی برای حرکت داشتن کافی نیستند در چنین شرایطی باید انگیزه های بیرونی را تحریک کرد. مشاهده موفقیت های کوچک و به یادآوردن حس آنها یکی از موثر ترین روش های ایجاد انگیزه است.

3. از اشتباهات درس بگیرید. درس گرفتن از اشتباهات یکی از موضوع های انشاء دوران کودکی همه ماست. به جای فرار از این جمله واقعا یکبار هم که شده به آن درست فکر کنید. به جای عصبانی و ناراحت شدن، رک و راست به نظر شما از این موضوع چه درسی برای رسیدن به هدف خود می توانید گرفت؟ حالا که اتفاق افتاده و گذشته اما حداقل از این وقت و اعصابی که خورد شده کمی در جهت مثبت استفاده کنید.

4. حرکت در مسیر هدف مانند هر حرکتی نیاز به دو ابزار سرعت سنج و جهت یاب دارد. با سرعت سنجش میزان پیشرفت و سرعت آنرا می سنجید. زیادی به خود فشار می آورید یا کم کاری می کنید؟ جهت یاب هم برای مسیر یابی و تعیین موقعیت فعلی به کار میرود. آیا روی مسیر درستی حرکت کرده اید یا جاده خاکی رفته اید؟

5. به گفتگو های درونی خود گوش کنید. حرف هایی که به خود میزنید بر فیزیک بدن، احساسات و حالات روانی شما تاثیر گذار است. اگر زیاد به خود لعنت بفرستید که چرا در جهت هدف خود و برنامه ای که دارید حرکت نمی کند به مرور ذهن قفل شده و دیگر به نگرانی ها گوش نمی کند. این بدترین اتفاق ممکن است. پس با دقت به گفتگوهای درونی خود گوش کنید و از آنها یادداشت بردارید. برای مثال به جای اینکه بگویید «اگر  امروز دیر به خانه برسم باید غذای ناسالم درست کنم!» بگویید «امروز زودتر به خانه برمیگردم تا غذایی سالم درست کنم!» مفهوم این دو جمله یکی است اما تفاوت آهنگ و انرژی آنها را حس می کنید. شما هم آدم هستید با خودتان محترم و انرژی بخش صبحت کنید.

6. اشتیاق و علاقه داشته باشید. بدون علاقه تلاش کردن مثال آتشی است که سوخت کافی ندارد. به مرور کوچک شده و به آرامی خاموش می شود. هر چه به هدف خود علاقه بیشتری داشته باشید یعنی سوخت بهتر و بیشتری دارید و آتش وجود شما برای رسیدن به آن بزرگتر می شود. مثل بچه ها باشید، به موضوعاتی که در جهت کوبیدن هدف و آرزو شما هستند فکر نکنید! بچه دقیقا همین طوری هستند. برای همین همیشه خوشحال اند و سر انجام به چیزی که می خواهند می رسند.

7. بازبینی و ارزیابی هدف لازم است. وقتی از هدفی که دارید خوب یادداشت بردارید پس از مدتی با مطالعه مجدد آنها میتوجه تغییرات خود می شوید. آیا پس از شش ماه هنوز هدفی که در ذهن من است با آن چیزی که شش ماه پیش توصیف کرده ام یکی است؟ چقدر از آن فاصله دارد. این تغییر در جهت مثبت بوده یا منفی؟ به عبارت پیشرفت داشتم یا پس رفت؟

8. برنامه ریزی های ناگهانی کوتاه مدت داشته باشید. گاهی یک عمل کوچک اما موثر بهتر از کلی برنامه طولانی مدت عمل می کند. از فرصت های استفاده کرده و آنها را شکار کنید.

9. فرصت ها و نظر های جدید که در جهت هدف شما هستند را با دقت بررسی کنید. گاهی این فرصت ها چند گام شما را جلو میبرند.

10. پشتکار داشتن! کلید موفقیت! حالا که دور کافی برای حرکت کردن را دارید، متوقف نشوید! گاهی بعضی روزها سرد و بی بهره به نظر می رسند، این حس را جدی نگیرید و حداقل یک کار کوچک در جهت هدف خود انجام دهید. از اشتباه کردن نترسید و با پشتکار آهنین به طرف هدف خود حرکت کنید!

نکات:

* با خودتان رو راست باشید. برای رسیدن به هدف خود اصلا نیازی به انجام گام هایی که دوست ندارید نیست.

* وقتی در جهت هدف خود تلاش می کنید، حس خوبی داشته باشید (با تمام وجود پر انرژی و با انگیزه باشید) و لبخند بزنید. از نظر علمی هم این موضوع اثبات شده: لبخند زدن و با انگیزه بودن سرعت انجام کارها را دو تا بیست برابر بیشتر می کند. هدف خود را متصور شوید و حالا با بیست برابر سرعت بیشتر به آن برسید! با تمرکز و ایجاد حس سالم قطعا به هدف خود خواهید رسید. سرعت خود را با افکار منفی کم نکنید!

* جمله معروف «هر سفر هزار مایلی با یک قدم شروع می شود» را فراموش نکنید.

* یک هدف درست مشخصات زیر را دارد: خاص است، قابل اندازه گیری است، در عقل انسان جا می شود، واقعیت گرایانه است، برای رسیدن به آن راه کار وجود دارد، می توان برای آن برنامه زمان بندی شده داشت.

* یادداشت برداشتن را کنار نگذارید. یک سالنامه خوب و روان نویس همیشه همراه داشته باشید و گفتگوها و فکر های درونی خود را یادداشت کنید. این نوشته فقط برای شخص شماست و مانند هر شرکت بزرگی که بخش بایگانی دارد و بدون این بخش همه چیز به هم گره خواهد خود مغز شما هم نیاز به بایگانی دارد.

* حتما عضو یک گروه مرتبط با هدف خود باشید. با این کار هر هفته یا ماه چند ساعت در جوی عمیق برای رسیدن به هدف خود قرار میگیرد. با افراد جدیدی که هم گام با شما تلاش می کنند آشنا می شوید و گاهی راه های جدیدی برای رسیدن به هدف خود پیدا می کنید. انسان موجودی اجتماعی است و برای موفقیت نیاز به ارتباط اجتماعی دارد. ارتباطات اجتماعی سالم موثر ترین کلید ایجاد انگیزه و شناسایی راه های موفقیت هستند.

تذکرات:

*  از نظر روانشناسی این موضوع ثابت شده است که: گاهی انسان به جای درس گرفتن از اشتباه خود شروع به کوبیدن و خراب کردن اهداف خود می کند. این یک رفتار روانی طبیعی است. حالا که می دانید مغز انسان ممکن است چنین کاری انجام دهد راه مهار کردنش را یادبگیرید.

* گام های رسیدن به هدف هرگز روی اعصاب نیستند. گام روی اعصاب به معنای اشتباه در انتحاب راه است. یک راه دیگری برای گذر از این گام پیدا کنید. راهی که روی اعصاب نباشد و حس خوبی به آن دارید.

* هدف خود را با دیگران به اشتراک نگذارید. معمولا راه آدم ها از هم جدا می شود و هر کسی سرعت و جهت گیری خاص خود را خواهد داشت. پس هدف یک موضوع شخصی است و نیاز هدف جمعی داشت. حتی در کار گروهی هر فردی یک هدف قوی شخصی دارد و  هدف گروه در جهت آن است و الزاما خود این هدف نیست!

* هر سکه دو رو دارد. در مقابل تذکر های دیگران خشک نباشید و خوب به آنها گوش کنید.

* همیشه برای موفق شدن در یک گام نیاز به برنامه ریز نیست. انعطاف پذیری و استفاده از موقعیت پیرامون گاهی خیلی بهتر از صدها برنامه دقیق نتیجه می دهد. ذهن خود را باز کنید و با تصمیم گیری صحیح در جهت هدف خود به سرعت گام بردارید.