وبلاگ نوشتن یا ننوشتن
وبلاگ نوشتن یا ننوشتن ، مسأله این است! چه اینترنت آزاد باشد چه فیلتر ، چه خواننده ها اینترنت داشته باشند چه نداشته باشند ، چه حرفها از دل باشند چه از مدل لباس ، آیا واقعاً همه برای جلب توجه است ؟ تا آخرین نفس نوشتن ، واقعاً برای وبلاگر شدن تلاش کرد ، سردرد و فیلتر ، تو سری زدنهای دوستان و خانواده ، آشناهایی که فکر میکنند بلاگر دیوانگی است ، تا آخرین نفس جنگیدن ، حتی تو خواب و رؤیا نوشتن پست های جدید ، مرگ مغزی برای نوشتن پست های کشنده ، اما اصلاً آیا کسی هست که پست ها را بخواند ، بدون او بلاگ نویس مرده است ، اما یک لحظه صبر کن پس احترام به خوانند در فضای مجازی حفظ میشود ؟ بدون خواننده ، بلاگر با سر سقوط خواهد کرد ، پس از خود خواننده سؤال میکنم در چه مورد مطلب میخواهی ؟ در چنین شرایطی پست ها دوستداشتنی و معروف میشوند ، فراموش و دپرس شدن یا دوست داشتی بودن ، این دو جنبه ی بلاگ نویسی است و مانند هر چیزی در این فضای صفر و یکی جز این و آن نیست ، اما این درد اصلی بلاگر ها میشود ، وقتی مخاطبی در کار نیست ، و در این حالت خواب زمستانی بلاگر شروع میشود و انگشت ها سر از نوشتن ، نور من...