خوشحال و تنها 1 - شروع

گاهی آدمی باید تنها باشد، به هر دلیل! اما چطور میتوان هم تنها بود و هم خوشحال؟ تنها بودن که دلیل بر مردن نمیشه!

کلام مردونه: بعد از نوشتن دو متن قبلی با عنوانهای "شادی در تنهایی 1 - شروع" و "شادی در تنهایی 2 – پایان" بسیار از دوستانم از من در مورد خوشحال بودن در شرایطی که دوست دختر یا پسر نداریم سوالاتی پرسیدند. از اینرو در این پست و پست بعدی به بررسی این موضوع میپردازم.

راهکارها:

1. فکر نکنید که چون اطرافیان شما دوست دختر یا دوست پسر دارند پس شما فردی احمق و از دست رفته هستید. در شرایط فعلی بیشتر از هر چیزی نیاز به بررسی علاقه های خود دارید. سعی کنید برای مدتی دنبال دوست نگردید و با دیگران کمتر رابطه داشته باشید. یک حمام داغ و مطالعه ی یک رمان زیبا! چی از این بهتر؟!؟ برای قدم زدن راهی خیابانها شوید. زمان را برای خود خرج کنید و آنرا با دیگران شریک نشوید. عشق پیدا کردنی نیست پس به دنبال آن نگردید، عشق ایجاد شدنی است و هر وقت آماده باشید خودش ایجاد میشود! همان طور که همه ی عشاق گفته اند: " با یک نگاه عاشق شدم! ".

2. به خودتان توجه کنید. به گردش بروید. تنها بودن دلیل بر مورد احترام نبودن نیست. شما قوی و مستقل و لایق بهترین ها هستید. پس این احترام را برای خود قائل باشید!

3. تنها بودن مزایای زیادی دارد، با هرکسی که دوست دارید حرف بزنید، با دوستان خود پارتی و مهمانی بروید، آدمی در شرایط فعلی شما هیچ محدودیتی ندارد پس هر کاری که دوست دارید انجام دهید. البته برای مدت طولانی در این کارها زیاده روی و وجهی خود را خراب نکنید.

4. برای احساس بهتر داشتن نیاز به تغییر دادن خود ندارید و لازم نیست تبدیل به فردی دیگر شوید. خیلی راحت بررسی کنید که از زندگی چه میخواهید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. همیشه توجه داشته باشید که شما در مقابل ذهن و بدن و روح خود مسئول هستید و نه شما و نه هیچکس دیگر نباید آنها را کوچک و بی ارزش کند.

5. برای من حس شما وقتی سایرین را با هم میبینید و شما تنها هستید قابل درک است. حس تنهایی و اینکه همه به عشق خود رسیده اند و من تنها فرد تنها هستم، دپرس کننده است، بله. اما راه حل غلبه بر این حس بسیار ساده است، شما تنها هستید چون خودتان را دارید و به هیچکس برای کامل شدن نیاز ندارید. مطمئن باشید روزی فرا خواهد رسید که فردی با در کنار شما بودن احساس تکامل میکند، پس طرف کامل رابطه باشید. در این لحظه باید با شناختن خود و درست زندگی کردن به استقلال کامل برسی! تا فردی که با شما کامل میشود هر چه زودتر گرفتار شما شود!

6. عادت های جدید پیدا کنید، غذای جدیدی طبخ کنید، شروع به نوشتن رمان کنید، ورزشهای رزمی را شروع کنید، گیتار تمرین کنید یا کلاس زبانی که قبلا با آن آشنا نبودید را شروع کنید. زمان خود را صرف زندگی کنید و آنرا مفت از دست ندهید، زندگی کنید!

7. اگر اعتماد به نفس پایین دارید و بعد از انجام هر کاری سریع منتظر واکنش سایرین هستید، حالا زمان مناسبی در دست دارید تا آماده ی زندگی برای خود خودتان شوید، پس ذهن خود را از هر کسی پاک کنید و برای خود زندگی کنید و عاشق خود و کارهای خود باشید و با تمام وجود از زندگی لذت ببرید.

8. اما گام آخر، به مرور زمان افکار منفی خود را به افکار مثبت تبدیل کنید، این گام یک شبه حاصل نمیشود، آرام آرام و وقتی با آنها رو به رو میشوید موضوع را برای خود حل کنید، برای مثال به جای فکر در مورد فردی که واقعا او را دوست داشته اید و او شما را ترک کرده است، به این فکر کنید که چقدر فرد دیگری را دوست دارم پس باید برنامه ی ردیف کنم تا با او برای شام قرار ملاقات بگذارم! حال کردید؟!؟ به همین سادگی میشود زندگی را رو به راه کرد!

مطالب وابسته:
1. احساس آزادی
2. معاشرت با دخترها
3. بازگشت به کودکی
4. شادی در سختی
5. پیشنهاد دوستی
6. زندگی متعادل
7. درک یک دختر
8. ضد خجالت
9. اوج قدرت پس از جدایی
10. در اوج تمام کردم
11. از من دور شو
12. دوستی پس از جنگ
13. شادی در تنهایی 1
14. شادی در تنهایی 2

نظرات

  1. زیبا، علیرضا و نیما این مطلب رو با دقت مطالعه کنید که دوباره توضیح نمیدما. :)

    پاسخحذف

ارسال یک نظر

پست‌های معروف از این وبلاگ

چطور باانگیزه باشیم

چطور نمره تافل بهتری بگیریم؟